صفحه اول
توضیح: سال ۸۹ میلادی طرح تشکیل فدراسیون شوراهای پناهندگان ایرانی از جانب حزب کمونیست تصویب شد. رفیق غلام کشاورز مسئول راه اندازی این پروژه گردید. متاسفانه ترور غلام توسط جمهوری اسلامی به او فرصت انجام این کار را نداد. بعد از ترور غلام کشاورز، دفتر سیاسی حزب این مسئولت را به من محول کرد. طی حدود یک سال که من این مسئولیت را داشتم فدراسیون راه افتاد. این پروسه علاوه بر زحمات تعداد زیادی از رفقای حزب کمونیست، نیازمند بحث و جدل هائی بود که اینجا نمونه هائی از آن را میخوانید.

پاسخ به شورای پناهندگان سیاسى ایرانى - زوریخ

دوستان عزیز شورای پناهندگان سیاسى ایرانى - زوریخ

با درودهای گرم

از نامه مورخه ٣٠/ ژانویه/١٩٩٠ شما ممنونیم.

مطالبى که در باره فعالیت هایتان نوشته بودید مفید بود و ما را نسبت به برنامه کارتان روشن تر ساخت.

دوستان عزیز

ما هم متقابلا از همکاری و ارتباط متقابل در زمینه نقاط مشترک فعالیتمان استقبال میکنیم. ما هم معتقدیم که باید پناهندگان را به متشکل شدن سوق داد اما این کار تنها با "ترویج" ایده تشکل و محاسن آن امکان ندارد. متشکل شدن پناهندگان مهمتراز هر چیز با پیش پا گذاشتن راههائى که بطور واقعى فشار را از گرده پناهنده بردارد امکان پذیر خواهد بود. پناهنده ایرانى تجربه یک انقلاب شکست خورده را با خود دارد و بعلاوه هنوز موقعیت جدید اجتماعى خود را بدرستى درک نمیکند هنوز چشم به عقب دارد تا به جلو. برای متشکل شدن باید چشم انداز مقابل پناهنده را روشن کرد و برای این باید تصویر روشنى از این چشم انداز را داشت و راههای فائق آمدن بر مشکلات را نشان داد وگرنه حداکثر تشکل های پناهندگان تبدیل به بنیادهای امور خیریه ای خواهند شد که به پناهندگان "احسان" میکنند. پناهندگان را در مقابل مسائل اجتماعى شان تنها رها خواهد ساخت و متشکل شدن را مفید نخواهد ساخت. متشکل شدن برای پناهنده را باید مفید ساخت. مفید ساختن بدون اینکه منافع را بازشناخت امکان ندارد. اما پناهنده چه خواسته باشد و چه نخواسته باشد جزئى از جامعه ایست که در آن قرار گرفته. جامعه ای که در آن منافع مختلف هستند و غالبا در مقابل هم قرار میگیرند. تشکل پناهندگان باید و یا بگوئیم مجبور است تصمیم بگیرد که از چه منافعى دفاع میکند. و گرنه به حاشیه زندگى پناهنده رانده خواهد شد. ما پاسخ هایمان را اعلام کرده ایم و طبعا میکوشیم حقانیت آنها را نشان دهیم.

شما ما را "چپ" و خود را "رادیکال" نام نهاده اید. اگر نخواهیم اینها را مدال هائى کنیم و خود بگردن خود بیاویزیم، باید نشان دهیم که کجای جواب ما به مشکل پناهندگان چپ است و کجای جواب شما رادیکال. شما ما را "ایدئولوژی گرا" و خود را غیر "ایدئولوژی گرا" دانسته اید. چرا؟ آیا اهداف شما متکى به یک توضیح یا تبیین از مسائل پناهنده نیست؟ مخالفت با جریانهای سلطنت طلب خیلى غیر ایدئولوژیک است؟ تصمیم به اینکه با کدام جریان سویسى همکاری کنید کاملا غیر ایدئولوژیک است؟

"جلوگیری از نفوذ فرهنگ بیگانه" براستى خیلى غیر ایدئولوژیک است؟ شما به فرهنگ ایرانى و بیگانه قائل هستید یکى را خودی و خوب ودیگری را مذموم میدارید. همین ها را به زبان فرانسه و یا آلمانى در سویس ترجمه کنید تا بدانید معنایشان چیست. فرض کنید یک تشکل سوسیس برای حفاظت از فرهنگ سویس در مقابل فرهنگ بیگانه ایجاد شود. ما و شما نام این تشکل را نژاد پرست و راسیست خواهیم نهاد.

ما در میان پناهندگان دسته بندی بوجود نمیاوریم این دسته بندی موجود است. پناهنده ای پول دار و سرمایه دار است و دیگری کارگر شما قصد کرده اید فصل مشترک این دو را نمایندگى کنید، مختارید ما هدفمان نمایندگى کردن این دومى است چون خودمان از آنها هستیم. ما آبمان با کسى که یا نسبت به وقایعى که در اروپا اتفاق میافتد بى تفاوت است (ولابد دردی ندارد که برایش تفاوتى بکند) و یا با سکوت جانب ظالم را میگیرد توی یک جوب نمیرود. چرا وقتى حرف کارگر بمیان میاید بحث ایدئولوژی هم بمیان میاید و وقتى به نادرست همه مثل هم تصویر میشوند دیگر پای ایدئولوژی در میان نیست؟

پرسیده اید که ما برای پناهندگانى که "چپ" نیستند چه برنامه ای داریم. راستش اولا ما برای انسانها برحسب عقایدشان برنامه نمینویسیم بلکه میکوشیم پاسخ درستى به مشکلات آنها بدهیم. ممکن است بدوا با جواب ما موافق نباشند در این صورت قدرت اقناع ما و تجربه آنها مسئله را فیصله میدهد. ثانیا ما برای هرکس بفراخور حالش برنامه ای نداریم. ما خود را از زمره کسانى میدانیم که در اینجا با کارمزدی وشرایط بسیار بد دارند زندگى میکنند وراه درمان و غلبه بر این دردها را پیش پا گذاشته ایم. شما نام این راه را هرچه که بگذارید، ما این را راه میدانیم. بگذارید در اینجا از شما سوالى بکنیم، شما برای مشکل ما چه راهى دارید؟ جمع بشویم و از نفوذ فرهنگ بیگانه جلوگیری کنیم؟ بیکاری، پائین بودن دستمزدها، تبعیض در کار، کار سیاه، خدمات اجتماعى ناچیز، کارخانگى، و... از جمله مشکلات اولیه ماست که طرح شما اصلا به آن جوابى نمیدهد. رادیکالیسم شما باید خود را در جواب رادیکال نشان دادن به این مسائل معنى کند. ما تجربه یک انقلاب را با همه شعارهای رادیکالش را پشت سر داریم. این باید برای ما و شما تجربه باشد.

در هر حال همانگونه که گفتیم ما از هر همکاریى که زندگى انسانى تری برای پناهنده را ببار بیاورد استقبال میکنیم. لطفا ما را در جریان فعالیت های خودتان قرار بدهید. حتما نوروز را جشن خواهید گرفت اما بعنوان پیشدرآمد همکاریمان آیا اول مه را هم جشن خواهید گرفت؟ ما در نشریه همبستگى شماره ٧ در این باره خواهیم نوشت.

برایتان آرزوی پیروزی داریم

با درود مجدد

از طرف هیات موسس

کورش مدرسى

١٣/٣/١٩٩٠

از نشریه همبستگی ارگان فدراسیون شوراهای پناهندگان ایرانی