صفحه اول

جمهورى اسلامى و امریكا، مذاكره بر سر كدام امنیت؟

مصاحبه با تلویزیون پرتو



این گفتگو در دوم مارس ٢٠٠٧ از تلویزیون پرتو پخش شد. گفتگو و تنظیم متن آن توسط مصطفى اسدپور صورت گرفته است. در همین برنامه گفتگوى مفصلترى درباره رویارویى مردم با بحران اتمى و مقابله با جمهورى اسلامى پخش گردید.


خبر شركت دولتهاى ایران و امریكا در كنفرانس منطقه اى در باره "امنیت عراق" پیامدهاى خبرى گسترده اى را بهمراه داشت. ارزیابى از نفس توافق بر سر مذاكره مستقیم، دامنه این مذاكرات و نتایج احتمالى آن چه براى مردم عراق و چه در مورد بحران جنگى میان ایران و امریكا، دنیاى سیاسى و رسانه اى جهان را بخود مشغول كرده است. جمهورى اسلامى بعنوان طرف حساب امریكا در مذاكره بر سر امنیت عراق برسمیت شناخته میشود. اهمیت مساله در كجاست؟

كورش مدرسى: این اتفاق مهم است چرا كه مبین چرخش صد و هشتاد درجه در سیاست اعلام شده امریكا است. لااقل در سطح ظاهر مساله اینگونه است. اگر بخاطر بیاورید در گزارش مشهور "بیكر ـ هامیلتون" خواسته شده بود كه دولت امریكا مستقیما با دولت سوریه و ایران وارد مذاكره شود. این گزارش در واقع پیروزى جمهورى اسلامى را در یك مساله برسمیت شناخته بود و آن اینكه امنیت عراق را باید در امنیت منطقه نگاه كرد. سیاست بوش تاكنون بر نفى هرگونه مذاكره استوار بوده است. این دولت همواره اصرار داشته است كه باید با سوریه و جمهورى اسلامى مسقیما درافتاد. به این ترتیب تغییر سیاسى مهمى در سیاست امریكا اتفاق افتاده است. این میتواند نتایج تبعى زیادى داشته باشد. تاكید میكنم "میتواند" نتایج مهمى داشته باشد، چرا كه از یك طرف میتواند یك پرده دود در جلوى صحنه اتفاقات دیگرى باشد كه میتواند در راه باشد.

شما گفتید كه این اتفاق پیروزى جمهورى اسلامى است. چرا؟

كورش مدرسى: این مذاكرات قطعا یك پیروزى براى جمهورى اسلامى باید بحساب بیاید. صرف نظر از اینكه امریكا حاضر شده با جمهورى اسلامى پشت یك میز مذاكره بنشیند، از طرف دیگر در چنین مذاكره اى وقتى بحث بر سر امنیت عراق است، در همان حال امنیت سوریه و امنیت ایران هم روى میز قرار میگیرد. موضوع حضور اپوزسیون ایرانى در عراق و مساله هسته اى و مسایل دیگر از این دست هم روى همان میز قرار میگیرد. مساله اینستكه پذیرفته اند امنیت عراق جدا از امنیت منطقه نیست. كل فلسفه گزارش كمیسیون "بیكر ـ هامیلتون" همین بود كه بدون بمیان كشیدن مستقیم پاى ایران و سوریه، و در نتیجه بدون بمیان كشیدن مشغله و نگرانى این دو دولت و تشویق آنها به همكارى با امریكا، تامین امنیت عراق ممكن نیست. امروز قبل از اینكه امنیت عراق روى میز باشد، بطور واقعى امنیت ایران و كل كشمكش ایران با امریكا و از جمله حضور اپوزسیون ایرانى در خاك عراق و حمایت امریكا از اپوزسیون قوم پرست ایرانى است كه روى میز مذاكره قرار گرفته است. براى جمهورى اسلامى یك پیروزى است كه بر سر این نكات با امریكا وارد مذاكره مستقیم شده باشد.

سوال: در میان اخبار میبینیم كه امریكا دائما انكار میكند كه چیزى جز امنیت عراق مورد بحث نیست. فاكتورهاى متعددى مطرح است كه ارزیابى پیروزى جمهورى اسلامى را كنار بزنند. شما چه فكر میكنید؟

كورش مدرسى: گفتم كه این مذاكرات هم میتواند حكایت از یك واقعیت داشته باشد و هم اینكه پرده دود باشد براى پوشاندن یك نقشه دیگر از طرف امریكا. گفته میشود كه این سیاست براى اینستكه آخرین بهانه را از دست مخالفان جرج بوش درآورده شود. این مذاكره میتواند رو به افكار عمومى داشته باشد كه "دیدید مذاكره هم سودى نبخشید." میتواند راه را بر اقدام نظامى از جانب امریكا و اسراییل هموار كند. بقول دولت امریكا مذاكره "آخرین مایل" باشد كه براى خنثى كردن مخالفتهاى درون حزب جمهورى خواه طى میكنند.

در مورد تبلیغاتشان و سوال شما، بطور واقعى امریكا نمیتواند به پیروزى جمهورى اسلامى و عقب نشینى خود صراحتا اعتراف كند. در مورد امنیت عراق براى هر ناظر رهگذر هم واضح است كه بلافاصله پاى امنیت كل كشورهاى منطقه، ایران و سوریه و تركیه و عربستان و اردن، هم بمیان كشیده میشود. اما أنچه اینجا بطور فورى مطرح است مساله ایران و سوریه است.

مساله دیگرى هم در مورد مذاكرات باید مد نظر قرار داد. ببینید مذاكره مراسم آشتى كنان نیست. مذاكره عرصه دیگرى از كشمكش است. این مذاكرات میتواند سالها بطول بیانجامد بدون اینكه هیچ اتفاقى روى بدهد. میتواند پروسه كشدارى باشد كه هر دو طرف سالها در پى كسب امتیاز از یكدیگر باشند. اگر بخاطر داشته باشید در مورد ویتنام مذاكرات طرفین سالها بدون نتیجه قابل توجه درازا داشت. شكل میز تا چگونگى خطاب قرار دادن طرفین دعوا و جزییات دیگر میتواند پروسه طولانى از آب دربیاید.

كلا بنظر من جنبه اصلى از این مذاكرات علاوه بر جنبه هاى تبلیغاتى كه ذكرش رفت، برسمیت شناسى قدرت جمهورى اسلامى توسط امریكاست. بعلاوه شاید پرده دودى هم به آن اشاره كردم پشت این اقدام خوابیده باشد.

سوال: در مورد مردم عراق، این مذاكره با هر تشریفات و ماسبق، آیا میتواند درجه اى از آسایش را در جهنم جارى زندگى مردم بهمراه داشته باشد.

كورش مدرسى: بنظر من نه. نمیدانم بعد از ده سال دیگر كه میلیونها نفر از مردم ایران و عراق نابود شدند بالانسى پیدا كند. اما این قمارى نیست كه ما بتوانیم به آن چشم بدوزیم. صفوى، فرمانده سپاه پاسداران گفته كه این قمارى است كه جمهورى اسلامى میتواند بعنوان یكى از قدرتهاى فائقه آسیا از آن بیرون بیاید. ایشان حق دارد. این اتفاق میتواند بیافتد. منتها از سر منفعت مردم عراق و ایران، نباید معطل ماند و این قمار خانه را باید روى سر گردانندگانش بدون معطى خراب كرد. ته این بازى جز مصیبت، جز خطر جنگ، جز سیه روزى، جز به احتمال زیاد فروپاشى كل بنیادهاى زندگى مدنى در ایران، جز عراقیزه شدن ایران چیز دیگرى نخوابیده است. بنظر من چشم دوختن به حل مساله عراق و بعلاوه چشم دوختن به محو خطر جنگ بالاى سر مردم ایران و منطقه از كانال مذاكرات اعلام شده توهم محض است.

این قمار خانه را باید بهم زد. جمهورى اسلامى را باید انداخت. دست امریكا را باید از سر مردم منطقه كوتاه كرد. انداختن جمهورى اسلامى اساسى ترین راه حل است. این تنها افقى است كه میتوان به آن چشم دوخت. البته میتوان چرتكه انداخت كه در میان كشمكش طرفین بحران و مصائب منطقه كدام اتفاق احتمالا كدام دریچه را باز میكند یا بالعكس. اما كیست كه سرنوشت خود و كودكانش و نسل آینده و كل جامعه را به قمارخانه اى بسپارد كه درست مثل قواعد بازى در همه قمارخانه ها، نه صاحبات قمارخانه، كه خود مردم بازنده هستند. در این مورد هم قطعا هر اتفاقى بیافتد مردم بازنده خواهند بود.

سوال: و بلاخره میخواستم بپرسم كه خود شما اخبار این مذاكرات را از چه زاویه اى تعقیب خواهید كرد.

كورش مدرسى: مطمئن نیستم كه مذاكرات "پر خبرى" باشد. مذاكرات میتواند صحنه كشمكش چند ساله و طولانى و كم خبر از آب دربیاید. تاكید من اینستكه ما، حزب ما، مردم ایران نباید مطلقا به این مذاكره چشم بدوزند. به آن فقط باید بعنوان یكى از شرایط و زمینه هاى برنامه هاى خودشان به آن نگاه كنند. باید دید كه دشمنان مردم به چى مشغولند. اما هر گونه توهم به حاصلى از آن به نفع مردم در ایران و عراق مهلك است. سیاست حزب ما اینستكه در این میدان نباید بازى كرد. سر شلوغى مفسرین سیاسى و ژورنالیستها به گرد این رویدادها قابل توجیه است. خوب لابد شغلشان ایجاب میكند. اما رهبران سیاسى و مردمى كه میخواهند و مجبورند زندگى خود را بدست بگیرند، باید كل این ماجرا را دور بزنند.

این میدان بازى ما نیست. مردم باید متشكل شوند. متحد شوند. به ما بپیوندند. خود را قدرتمند كنند. دست جمهورى اسلامى را، و از این طریق دست امریكا را، از زندگى خود و منطقه كوتاه كنند.