صفحه اول

جنگ در لبنان و موقعیت جمهوری اسلامی
دولت اسرائیل: شصت سال کشمکش ارتجاع

دیدار هفته (مصاحبه با تلویزیون پرتو)




تلویزیون پرتو: در ادامه بحث مربوط به جنگ و کشمکش در لبنان، می دانید كه جنگ لبنان پس از اقدامات دولت مبنی بر بركناری یكی از مسئولین فرودگاه بین المللی لبنان كه از هواداران حزب الله بود و نیز قطع شبکه مخابراتی حزب الله، آغاز شد. پس از اینكه حزب الله دست بالا پیدا كرد و دولت عقب نشست بحث بر سركودتای حزب الله درگرفت. به نظر شما پایان این قضیه به نفع و زیان كدام یك از طرفین تمام شده است. نقش جمهوری اسلامی و امریکا در این میان چیست؟

کورش مدرسی: قبلا راجع به این موضوع صحبت کرده ایم. من فکر می کنم کل ماجرای لبنان را باید درماتریس وضعیت كنونی منطقه گذاشت. اتفاقاتی که در لبنان افتاد ادمه جنگی بود که اسرائیل با حزب الله کرد و در آن شکست خورد. آن جنگ خود بخشی ازکشمکش بین اسرائیل وامریکا با جمهوری اسلامی بود و فاكتورهای متعددی در آن تاثیرداشت. این بارهم دولت لبنان ابتکار تعرض به حزب الله را بدست گرفت که باز هم بخشی از تلاش برای محدود کردن جمهوری اسلامی و دست بالا پیدا کردن جریانات طرفدار امریکا، اسرائیل و غرب درلبنان بود. این حرکت به روشنی شکست خورد.

این که چه کسانی کودتا و یا ضد کودتا کردند ما نه قاضی هستیم و نه ناظم کودتا و ضد کودتا! این به خود آنها مربوط است. ولی واقعیت این است که دولت لبنان اقداماتی را به منظور محدود کردن حزب الله شروع كرد و حزب الله هم عکس العمل نشان داد كه به شكست امریکا، دولت لبنان و جریانات غربی انجامید.

همه این را اذعان می کنند که درست مانند حمله ای كه اسرائیل به جنوب لبنان كرد، دولت لبنان و امریکا در حمله به حزب الله، هم به لحاظ سیاسی و هم نظامی شکست خوردند. در این جنگ ارتش لبنان که قرار بود علیه حزب الله وارد عمل شود، از دولت دفاع نکرد و این پیروزی بزرگی برای حزب الله و شکست دولت و ارتشی بود که به کمک امریکا در لبنان پا گرفته بود. در واقع این اتفاق موقعیت حزب الله را بالا برد وشکستی بود برای سیاستهای امریکا، اسرائیل و جریانات پرو غرب درمنطقه. همچنین برای جمهوری اسلامی هم یك پیروزی سیاسی و نظامی بود.

منتهی این کل قضیه نیست. در حال حاضر بخش زیادی ازفشارغرب و بخصوص آمریکا به جمهوری اسلامی از سر مسائل اقتصادی، محدود کردن دامنه عمل سرمایه، محدود کردن سرمایه گذاری و معاملات و نا امن کردن شرایط سرمایه گذاری درایران است. تا اینجای قضیه سرمایه گذاری در ایران و جذب سرمایه کند تر شده و نرخ بیمه سرمایه گذاری در ایران بشدت بالاتر رفته است. همچنین كمپانی شل از سرمایه گذاری چندین میلیاردی که بنا داشت در ایران انجام دهد، صرف نظر کرده است. اگر از این زاویه به مسئله نگاه کنیم، می بینیم كه جمهوری اسلامی ضربه خورده و فشار زیادی را متحمل شده است.

علاوه بر اینكه خود جمهوری اسلامی یک پای این بازی است، عواقب بخشی از این محاصره اقتصادی با مکانیسم های مالی ای که دارد بر سر طبقه کارگر و زحمتکش جامعه ایران خراب می شود و به گرانی، تورم، ورشکستگی هر بیشتر صنایع و کمبود نقدینگی و سرمایه که از مکانیسم های خود جامعه سرمایه داری است می انجامد. از این نظرتاثیرات فشاربرجمهوری اسلامی کاملا قابل مشاهده است.

پرتو : اخیرا شصتمین سالگرد تشكیل دولت اسرائیل بود. به نظر شما چرا دعوای بین اعراب و اسرائیل پس از ٦٠ سال یعنی از سال ١٩٤٨همچنان ادامه دارد؟

کورش مدرسی: این هم یکی ازنمونه هایی است که نشان می دهد چگونه یک جریان ارتجاعی می تواند سکان اعتراض و مبارزه علیه ظلم را بدست بگیرد.

کشتاریهودیان در جنگ جهانی دوم و فجایعی که برآنان گذشت، یک پدیده کاملا واقعی بود و انزجارانسانهای شرافتمند را علیه آن برانگیخت. اما بر متن این کشتار و ستمی که تا سالیان سال بر یهودیان روا داشته شد، جریان ناسیونالیسم یهودی كه از قبل هم موجود بود عروج کرد. جریانی صهیونیستی که منادی نجات ملت یهود از طریق تشكیل كشوری مستقل بود. بنابراین ناسیونالیسم و فاشیسم یهودی بر متن خانه خرابی، بدبختی، بیرون راندن ساكنین منطقه و اعمال یک دولت مذهبی یهودی بر زندگی مردم فلسطین شكل گرفت. این یکی از اشكال کلاسیک بوجود آوردن ارتجاع در برابر ارتجاع است.

ارتجاع یهودی در مقابل خود ارتجاع اسلامی و ناسیونالیسم عرب را شکل داد که زندگی مردم آن منطقه را بطور واقعی تا همین امروز قربانی كرده است. فلسطین به دمل چرکینی در منطقه تبدیل شد که زمانی ناسیونالیسم عرب از آن تغذیه می کرد. در واقع ناصریسم، بعثیسم و فاشیسم عرب بر این اساس عروج کردند و امروز هم کثیف ترین جریانات اسلامی دارند ازآن تغذیه و در این باتلاق رشد می کنند. این یکی از تراژدی های عظیم تاریخ بشری است که همه مردم آن منطقه از یهودی، عرب، مسلمان، مسیحی، فلسطینی و همه را قربانی خود کرده است.

پرتو : چرا در ابتدا و تا سالهای ٦٧ ناسیونالیسم عرب بود كه در مقابل اسرائیل می جنگید اما بعد از آن جریانات اسلامی به میدان آمدند؟

کورش مدرسی : چون جریانات ناسیونالیست عرب شکست خوردند. این مسئله تاریخ پیچیده ای دارد. حتی در جنگ سال ٧٣ هم كه ظاهرا انور سادات پیروز شد، باز نتوانستند کاری از پیش ببرند. آنها پرچم دفاع از حق مردم فلسطین را در دست گرفته بودند اما هدف اصلی شان این بود كه خود به قدرت تبدیل شوند و بخش الیت تحصیل کرده گان و بورژوازی کشورهای عربی را به مسند قدرت برسانند. اما در این راه شكست خوردند و این شکست در حالی بود که ستم بر مردم فلسطین به همان قدرت و بدتر از همیشه پا بر جا بود. شكست آنها باعث به میدان آمدن جریانات اسلامی شد.

واقعیت این است که مردم فلسطین با این که کمترین نقشی در ستم بر یهودیان نداشتند، اما بهای جنایات هیتلر را با ده ها برابر صدمه و زیان پرداختند. چندین نسل از آنان نابود شد. این لطمات هنوز هم ادامه دارد و زندگی سایر مردم منطقه را هم تحت تاثیر قرار داده است.

پرتو : آیا میتوان این مورد را به ایران سال ١٣٤٢ شبیه دانست كه وقتی ناسیونالیسم ایرانی نتوانست درمقابل حکومت شاه بایستد اسلامی ها به میدان آمدند؟

کورش مدرسی: ببینید صحنه اعتراض خالی نمی شود، اعتراضات مردم همیشه به جای خود باقی است. وقتی ظلم باشد مبارزه هم هست و اگر آن اعتراض از طرف جریانی نمایندگی و سازمان داده نشود و به پیروزی نرسد، جریانات دیگرجلو می آیند. در ایران هم اگر چپ ها و انقلابیون کمونیست نتوانند این کار را بکنند انواع جریانات قوم پرست در کمین نشسته اند. آنها در نبود نیروهای چپ و كمونیست به میدان می آیند و مردمی هم می خواهند اعتراض کنند مجبور می شوند به آن چیزی که دم دست دارند چنگ بیندازند.

پرتو : به نظر شما مهمترین تغییرات سیاسی كه در منطقه و در متن كشمكش اعراب و اسرائیل در این٦٠ سال بوقوع پیوسته است كدامند

کورش مدرسی: عروج ناسیونالیسم عرب و سپس شکست آن وعروج جریانات اسلامی است. هنوز نشانه ای از شکست جریانات اسلامی در مقابل اسرائیل به چشم نمی خورد. حزب الله، حماس و جمهوری اسلامی دارند از ِقبل بحران منطقه تغذیه می کنند. اشاره كردم كه عواقب تشکیل دولت اسرائیل، فقط دامن یهودیان یا عرب های ساکن اسرائیل یا مردم فلسطین را نگرفته است بلكه کل منطقه و کل کشورهایی که به نحوی در مقابل اسلام آسیب پذیر بوده اند را در بر گرفته است. آنها را اسلامیزه و اسلام زده کرده است. در این سالها در مقابل ظلم آشکاری که با حمایت غرب بر مردم فلسطین و منطقه رفته است، یك هویت اسلامی همچون ویروسی در میان كشورهای منطقه شكل گرفته است كه به ایجاد جریانات اسلامی و بخش زیادی از ناسیونالیسم ضد امپریالیستی در کل منطقه خاورمیانه و كشورهای آسیایی دامن زده است.

پرتو : با توجه به شکست امریکا در عراق و تغییرمناسبات در خاورمیانه، و همچنین انتخابات ریاست جمهوری در آمریكا، فکر می کنید در آینده تا چه حد امکان داشته باشد که اسرائیل تحت فشار قرارگیرد، عقب نشینی كند و به نوعی راه را برای تشکیل یک دولت فلسطینی واقعی باز نماید؟

کورش مدرسی : امیدوارم خیلی سریع این کارممكن شود. اما بنظر می رسد که قبول کردن فلسطین به عنوان یک کشور متساوی الحقوق، مشروط بر این است که جریان راست در اسرائیل كه فعلا در راس قدرت است شکست سنگینی بخورد. چرا كه این دولت همچنان در حال قربانی كردن هم مردم اسرائیل و هم مردم منطقه و فلسطین است. به هر حال ما خواستار چنین تغییراتی هستیم. اما تمایل و خواست ما یک بحث است و اتفاقی كه ممکن است بیافتد، بحثی دیگر. آنچه كه میتواند وضعیت را از این شکل موجود بیرون بیاورد، تشکیل دو دولت متساوی الحقوق و برابردر فلسطین و اسرائیل است.

پرتو : به عنوان سوال آخر، شما تا چه حد طرح ایجاد سازمانی مشابه با اُپک در رابطه با گاز، بین روسیه و ایران را جدی می دانید؟ و چه تاثیراتی می تواند داشته باشد؟

کورش مدرسی: بنظرمن همانند اوپک ایجاد چنین سازمانی هم امكان پذیر است. من فکر می کنم كه محصول این كار اساسا تقویت روسیه دربازار جهانی و در سهم خواهی درمقابل اروپا و چین و امریکا باشد. چنین طرحی بیشترموقعیت روسیه را تقویت می کند تا جمهوری اسلامی. چرا که اکنون بخش زیادی از سوخت اروپا را گاز روسیه تأمین می کند. اگرایران و روسیه به همراه چند کشور دیگر که صادرات بخش عمده ای از گاز طبیعی دنیا را در دست دارند بتوانند بلوکی تشكیل بدهند ویا سازمانی ایجاد کنند، خواهند توانست مانند بازار نفت، قیمت ها را تعیین کنند با این تفاوت که در اینجا روسیه که خود یک پای تجزیه و تقسیم در دنیاست نقش بیشتری خواهد داشت.

پیاده شده از نوار صوتی : منوچهر اسد بیگی

ادیت : پری زارع