در توضیحی که پیرامون وضعیت حزب حکمتیست دادم، اشاره به بحث های حضوری و مکاتباتی که بعد از کنگره چهارم حزب، در این باره با رفقای رهبری حزب حکمتیست داشتم. اسناد زیر، که با اجازه دفتر سیاسی منتشر میشوند، مجموعه ی نامه هاِئی هستند که در این رابطه من خطاب به رهبری حزب نوشته ام. همانطور که در متن این نامهها میتوان دید، موضع من دفاع از اصولیت و قانونیت حزب بوده است و انتقادم به روشهای هر دو طرف درگیر در این ماجرا.
آنچه که بعداً تغییر کرد این بود که رهبری ای که میتوانست بگوید پلاتفرمی که پلنوم چند بار کنار گذاشته است را من به عنوان سندی به امضای رفقائی که به آن اعتقاد دارند منتشر میکنم اجازه میدهم بحث شود و در کنگره ای که در راه است تلاش میکنم اکثریت را بدست بیاورم. بجای این کار ساده و منطقی، تصمیم گرفتند که خود را محفلی اکثریت اعلام کنند و بگویند که ما این را به نام حزب صادر میکنیم، شما کمیته ها واعضای حزب موظف به تبعیت از آن هستید، شما بروید در کنگره این را عوض کنید!! کنگره ای که قرار است با این درجه پایبندی به اصول برگزار گردد!!
این کار بایست درجا متوقف میشد.
شاید اگر رفقای کمیته مرکزی توجه بیشتری میکردند و متوجه میشدند که برای دفع شر باید جلو آن را گرفت نه فقط موقتی آشتی کرد، میتوانستند در سه پلنوم در مقابل این گونه روش ها سدی ببندند. متاسفانه در پلنوم ها کسی از این موضع حرکت نکرد. شاید لازم بود که دو باره تجربه کنیم که در مقابل رفتار و روش غیر اصولی در همان ضرب اول باید ایستاد و سد محکمی بست.
به هر حال اینها بخشی از تاریخ این حزب هستند و که بدون آنها میتوان تصویر نادرستی را از سیر تحولات آن داشت.
کورش مدرسی
۱۶ دسامبر ۲۰۱۱