رابطه ی میان تشکیلات علنی (و مسلح) ما با تشکیلات مخفی (سازمان متشکل کننده ی کارگران و زحمتکشان در محیط کار و زیست شان) در سالیان گذشته همواره یکی از گره گاه های مهم کار تشکیلاتی ما در کردستان بوده است.
سبک کار و بینش پوپولیستی-جنبشی سابق متناسب با انقلابی گری کوته نظرانه ی خرده بورژوازی رادیکال، همه چیز و از جمله تشکیلات را به اعتبار جنبش دمکراتیک و لاجرم همگانی جاری در کردستان تعریف میکرد. کعبه ی آمال این رادیکالیسم خرده بورژوائی در عمل نمی توانست از آزادی، دمکراسی و حق ملت کرد در تعیین سرنوشت سیاسی خود فراتر رود. جنبش جاری (دمکراتیک) همه چیز بود و همه چیز تنها در پرتو آن معنا می یافت. به این ترتیب تشکیلات مخفی که می بایست طرف متشکل کننده ی کارگران و زحمتکشان آگاه در محیط کار و زیست شان و ابزار رهبری مبارزه ی طبقه کارگر در رسیدن به سوسیالیسم می بود، از محتوا تهی میشد، افراد و آحاد بریده از جامعه در کنار هم در آن جای می گرفتند و این مجموعه به عنوان پشت جبهه تدارکاتی نبرد مسلحانه بکار گرفته میشد. وظیفه ی تشکیلات های مخفی شهر به تدریج با تصرف شهرها از جانب رژیم عملا به تامین تدارکات و نیازهای نیروی پیشمرگ تنزل یافت و بکلی تابع مقتضیات کار نظامی، حتی در ابعاد بسیار کوچک آن، گردید.
حزبیّت و سازمان یابی کارگران و زحمتکشان به اتحاد همه ی مردم تنزل یافت و این اتحاد قالب خود را تنها در نیروی پیشمرگ و یا تشکل های پشتیبان آن باز می یافت؛ نیروئی که بنا به خصلت و وضعیت خود، در شرایط متعارف، قادر به جذب توده ی میلیونی کارگران و زحمتکشان به صورت انقلابیون تمام وقت نمی باشد.
هنگامی که تشکیلات علنی و مسلح – نیروی پیشمرگ – به تنها آلترناتیو متشکل شدن کامل – و نه تدارکاتی – و تنها راه مبارزه تبدیل میشود، عملاً تنها کسانی میتوانند در آن گرد آیند که هیچ تعهد اجتماعی را بر گردن ندارند. فاقد خانواده ای هستند که باید معاش شان تامین گردد و به قول معروف "نان خوری" ندارند. این بخش از کارگران و زحمتکشان تنها اقلیت ناچیزی از کل طبقه را تشکیل میدهد.
پوپولیسم بنا بر ماهیت اجتماعی خرده بورژوائی خود قادر به درک تمایز بین موقعیت اجتماعی طبقه ی کارگر و اقشار خرده بورژوا (به خصوص از نوع فاقد موقعیت اجتماعی: روشنفکران و جوانان و ...) نیست. پوپولیسم جامعه را به تبع موقعیت عینی خود، اتمیزه و محصول کنار هم چیده شدن آحاد آن می بیند و از درک زندگی اجتماعی قاصر است. برای او قدرت طبقه کارگر نه ناشی از نقشی است که این طبقه به مثابه طبقه سازمان یافته در تولید بر عهده دارد، بلکه آنرا ناشی از قابلیت های فردی و جسمانی آحاد این طبقه میداند! بدل شدن تشکیلات علنی به تنها راه مبارزه جز تبارز این بینش در گذشته ی ما نیست.
ما در نقد این سبک کار در مقابل این دیدگاه و عملکرد اعلام کردیم که "تئوری کمونیستی تشکیلات، تئوری تشکیلات منتج از اهداف و سیاست های انقلابی پرولتاریا به مثابه یک طبقه معین است و تشکیلات و روش های ضروری برای سازمان دهی انقلاب اجتماعی پرولتاریا بر علیه سرمایه داری، استقرار دیکتاتوری پرولتاریا و سوسیالیسم است" و "سازمان دهی برای کمونیست ها به معنای متشکل کردن پرولتاریا به مثابه یک طبقه ی اجتماعی است که به اعتبار موجودیت عینی خویش مبارز است تشکیلات کمونیستی طبقه ی کارگر را در محیط زیست و تولید سازمان دهی و رهبری می کند" و "دقیقاً از آن رو که خواهان جامع ترین پیروزی انقلاب دمکراتیک و فرا تر رفتن پرولتاریا از محدوده ی دمکراسی انقلابی است، پیگیر ترین، فعال ترین، و سازش ناپذیر ترین سیاست ها را در درون جنبش دمکراتیک اتخاذ می کند"(۱) و به این اعتبار قادر به رهبری پیگیر هر جنبش و انقلاب دمکراتیکی در عصر ما است.
بر اساس این نقد به لحاظ نظری رابطه ی واژگونه ی تشکیلات علنی و تشکیلات مخفی بر روی پاهای خود قرار گرفت؛ و به دنبال آن مساله باز سازی تشکیلات های محیط کار و زیست بر این مبنا در دستور کار ما قرار گرفت.
این امر اگر وظیفه ی عمومی کمونیست ها است که بطور معمول در شرایط نُرمال هر جامعه ی بورژوائی به پیش برده میشود، ما در کردستان در شرایط ویژه ای این وظیفه را بر عهده داریم، شرایطی که از بسیاری جهات اگر نگوئیم در جنبش جهانی کمونیسی، حد اقل در جنبش کمونیستی ایران بی سابقه است.
حزب ما در شرایطی وظایف فوق را بر عهده دارد که در کردستان رهبری یک جنبش انقلابی را بر عهده دارد، پشتیبانی توده ی وسیعی از کارگران و زحمتکشان را همراه داشته و نیروی مسلح مقتدری از کارگران و زحمتکشان و روشنفکران کمونیست را در اختیار دارد و علی رغم نیروهای سرکوب گر بورژوازی عملا قادر است در اقصی نقاط کردستان علناً و حضوراً توده های کارگر و زحمتکش را مورد خطاب قرار دهد و بخش وسیعی از امکانات ماشین سرکوب بورژوازی (از هر قماش آن را) خنثی سازد.
فعالیت نظامی نیروی پیشمرگ کومه له مستقیما در خدمت آگاه گری، تشکل و رهبری مبارزات کارگران و زحمتکشان است؛ و این آن خاصیتی است که همه ی بورژوازی از بورژوازی شونیست حکومت مرکزی تا بورژوازی "کرد پرور" را به هراس و تقلّا انداخته.
حضور فعال نیروی پیشمرگ کومه له در عرصه ی کردستان امکان آنرا بوجود آورده که کمیته ها و ارگان های رهبری حزبی که مستقیماً در خدمت آگاه گری و متشکل ساختن پرولتاریا در صف مستقل خویش اند، قادر باشند با اتکا به حفاظت این نیروی مسلح پرولتری فعالیت علنی و در نتیجه وسیع خود را حفظ نمایند. مراکز رهبری، رادیوهای حزب، مراکز هدایت تشکیلات مخفی، انتشارات، کمیته های نواحی، دسته های سازمانده و غیره همگی اجزاء دستگاه آگاه گر، متشکل کننده و رهبری مبارزه کارگران و زحمتکشان اند در زیر چتر حفاظتی نیروی پیشمرگ کومه له وظایف خود را انجام میدهند. چتری که حاصل عملکرد سراسر نیروی پیشمرگ و محصول تعادل کلی قوا در مقابل بورژوازی است.
از طرف دیگر حضور فعال نیروی پیشمرگ در وسیعترین مناطق کردستان در حقیقت به معنای حضور مبلغین، مروجین و سازمان دهندگان حزبی هم به معنای اعم آن (زیرا هر پیشمرگ کومه له خود کمونیستی است که حضور علنی خود را بر بورژوازی تحمیل نموده) و هم به معنای اخص کلمه (زیرا که مبلغین و مروجین و سازمان دهندگان حزبی قادر اند همراه این نیرو به اکثریت مناطق کردستان دسترسی یابند) می باشد. حضور فعال نیروی پیشمرگ کومه له ضامن تسریع ارتباطات، سرعت در پخش نشریات، سرعت در انتقال اخبار، سرعت در جابجائی رفقای تشکیلات مخفی، سرعت در دسترسی ایمن به حزب برای فعالین و هواداران و غیره و غیره است. کافی است امکانات ارتباطی ما با سایر احزاب و گروه ها مقایسه شود تا وسعت و سرعت عملی که حضور نیروی پیشمرگ ما در کردستان میتواند در اختیار حزب بگذارد را مجسم کنیم.
این ها همه ی آن امکانات و پتانسیل هائی است که امروز تشکیلات علنی ما در خدمت امر آگاه کردن و متشکل ساختن طبقه کارگر بکار گرفته و یا میتواند بکار گیرد.
تشکیلات علنی ما باید آگاهانه و نقشه مند تمام انرژی خود را در فعلیت دادن به این پتانسیل ها بکار اندازد.
تجربیات و مباحثات ما نشان داده که ما هنوز نتوانسته ایم این پتانسیل و این قدرت حزب مان را به شیوه ای در خور مورد استفاده قرار دهیم. هنوز میتوان و باید قدرت تشکیلات علنی را هرچه وسیع تر و هرچه پایه ای تر در این راه به خدمت بگیریم.
آنچه در زیر می آید رئوس آن عرصه هائی را تشکیل میدهد که امروز تشکیلات علنی ما بیش از همیشه باید با اتکا بر آن امر آگاه گری و تشکل و رهبری کارگران و زحمتکشان را تسهیل نماید.
رفقای تشکیلات علنی حزب در کردستان، بخصوص واحد های عملیاتی ما، همواره در ارتباط با توده های کارگر و زحمتکش اند و به مثابه آحاد علنی حزب ما مورد مراجعه قرار می گیرند. این ارتباط، ارتباطی زنده و روزمره است و باید مورد حداکثر بهره برداری قرار گیرد.
رفقای پیشمرگ ما باید آن عناصری باشند که هر کارگر و زحمتکش بعدا از برخورد با آنها یک قدم به سوی تشکل و کار سازمان یافته بردارد. رفقای پیشمرگ ما باید کارگران و زحمتکشان را برای کار متشکل آماده نمایند .
آماده نمودن کارگران و زحمتکشان یعنی معلم سر خانه ی آنها شدن در فهماندن آموزش های پایه ای، رهنمود های تاکتیکی و مبارزاتی ارگان های رهبری حزب، آماده کردن یعنی قانع کردن آنان به اینکه برای رهائی از چنگال این زندگی فلاکت بار باید به نیروی خود متکی باشند. باید متشکل شوند، حزب کمونیست ایران حزب آنان است، باید به زیر پرچم آن گرد آیند و برای رسیدن به اهداف آن که اهداف طبقه ی کارگر و راه رهائی قطعی از چنگال ستم جامعه ی طبقاتی است باید خود آستین ها را بالا بزنند.
آماده کردن یعنی به آنان نشان دهیم که بالا زدن آستین یعنی چه؟ وظایف عمومی هواداران و اشکال مختلف کار جمعی و ملزومات آن را به ساده ترین و قابل فهم ترین شکل ممکن به آنان آموزش دهیم . باید به آنان نشان داد که فعال شدن و کار بر عهده گرفتن و متشکل شدن مطابق رهنمود های حزب امری ممکن، ساده و عملی است که از عهده ی هر کارگر و زحمتکشی ساخته است.
و همه ی این ها باید بدون دادن رهنمود مشخص و تنها به صورت آموزش مطرح گردد. باید کارگر و زحمتکش مخاطب را داوطلب کار کرد و بعد او را به مرجع ذی ربط معرفی نمود. به این اعتبار هر رفیق پیشمرگ علاوه بر مطالب عمومی رادیوها و نشریات ما باید با ید شنونده و خواننده و آموزگار ثابت مطالب مربوط به فعالیت مخفی در ارگان های حزب باشد.
علاوه بر ارتباط حضوری با کارگران و زحمتکشان، رفقای پیشمرگ ما معتمدین عده ی کثیری از دوستان، آشنایان و افراد خانواده ی خود هستند و تشکیلات علنی ما هر روز شاهد تعداد کثیری نامه، مراجعه کننده، و ملاقاتی خصوصی از شهرها و روستاهای کردستان است. رفقای تشکیلات علنی ما باید دقیقاً نقش فوق الذکر را نیز در این رابطه ایفا نمایند؛ باید آموزگار این این رابطه ها و بسیج کننده ی تمام این امکانات باشند، آه ها را به ارگان های مسئول مرتبط نمایند.
تشکیلات علنی ما از یک طرف محل مراجعه ی فعالین، هواداران و داوطلبین کار متشکل است و از طرف دیگر بخشی از خطوط ارتباطی آنان را تشکیل میدهد که از کانال آن نامه، محمولات و گاه افراد رد و بدل میگردند. درست به همین دلیل تشکیلات علنی همانقدر که منشاء تسهیلات است میتواند به لحاظ درز اطلاعات منشاء خطر برای هواداران و فن تشکیلات مخفی باشد.
خصلت علنی تشکیلات علنی بسیاری از ضوابط مخفی کاری را برای رفقای ما بیهوده جلوه میدهد. هویت علنی رفقای تشکیلات علنی و عادت به اتکا به نیروی اسلحه برای حفاظت از خود، شناختن دشمن فعال تنها در لباس نظامی همه و همه آن سنن و عادات نادرستی است که اگر محصول خود را نمی تواند بلافاصله در ضربه پذیری تشکیلات علنی بروز دهد، تشکیلات مخفی را به سرعت در مقابل پلیس آسیب پذیر میسازد.
ایفای نقش ارتباطاتی و آماده کننده توسط تشکیلات علنی جز با تضمین امنیت این ارتباطات و مراجعات امری نا ممکن است.
نامه ها و محمولات و ای افرادی که از تشکیلات مخفی برای جابجائی به تشکیلات علنی تحویل میگردند باید مورد حفاظت اکید رفقای تشکیلات علنی قرار گیرند و در اسرع وقت به مقصد رسانده شوند. کنجکاوی در مورد هویت پیک ها یا مراجعه کننده گان حاصلی جز لو رفتن هویت آنها و بر باد رفتن تلاش این رفقا و حزب در سازماندهی تشکیلات مخفی نخواهد داشت. این امر بخصوص با توجه به مساله وسعت تشکیلات علنی ما در کردستان اهمیت خاصی می یابد.
تشکیلات ما یک تشکیلات وسیع است و فعالین و هواداران آن در شهر و روستا بعلت سابقه فعالیت و یا در رابطه با اقوام و دوستان شان در تشکیلات علنی قابل شناسائی هستند. ممانعت از این شناسائی، ممانعت از بهره برداری پلیس از این مساله جز با به سنت تبدیل کردن حساسیت در مقابل کنجکاوی ها، جز با مسدود کردن کانال های رد و بدل غیر تشکیلاتی اطلاعات و جز با تثبیت اصل حداقل اطلاعات (یعنی هر کس تنها مجاز به دانستن اطلاعاتی است که بدون آن قادر به انجام وظیفه ی تشکیلاتی اش نیست) امکان پذیر نخواهد بود.
بنابراین حساسیت در مقابل کسب اطلاعات و درز آن جزو وظایف تخطی ناپذیر همه ی رفقای تشکیلات علنی است و هرگونه شناسائی اتفاقی و درز اطلاعات باید فورا به اطلاع مرکز هدایت تشکیلات مخفی رسانده شود.
هر رفیق تشکیلات علنی باید بداند که در غیاب دفاع از امنیت تشکیلات مخفی و حساسیت در مقابل کنجکاوی های خرده بورژوا منشانه، دفاع از آگاهی و تشکل طبقه کارگر جز یک شعار چیز دیگری نخواهد بود.
نشریات حزب در امر ساختن تشکیلات حزبی نقش مروج – سازمانده و نقش هدایت کننده را ایفا میکنند. نشریات حزب راهنمای کارگران آگاه و رفقای فعال و هواداران ما بخصوص در شهر ها می باشند و پیام آور آگاهی برای توده ی کثیری از کارگران و زحمتکشان اند.
نشریات حزب نقش داربستی را بر عهده دارند که تشکیلات حزبی با اتکا به آن ساخته و پرداخته میگردند. اگر در سازماندهی متمرکز رساندن نشریات بدست کمیته های حزبی به معنی رساندن نشریات بدست توده ی وسیعی از کارگران و زحمتکشان است، در شکل سازمانی منفصل یا غیر متمرکز این امر به ناچار باید به حکل معکوس انجام شود. بدین معنی که نشریه باید به وسیعترین شکل در محیط های کارگری و انقلابی پخش گردد تا از این کانال بدست کارگران پیشرو و رفقای فعال ما برسد.
این امر در شهر ها با استفاده از شبکه پستی رژیم و با زیر پوشش قرار دادن توده ی هرچه وسیعتری از محلات و محیط های کارگری انجام می گیرد.
تشکیلات علنی حزب در کردستان با توجه به وسعت تماس هایش با توده ی مردم و با توجه به پشتیبانی وسعی مردم از آن قادر است نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا نماید. رساندن پاکت های حاوی نشریات ریز بدست این توده ی دوستدار کومه له برای پست آن ها از شهر ها امری است که هر رفیق پیشمرگ ما قادر به انجام آن میباشد.
هر رفیق پیشمرگ در جوله های سیاسی و نظامی خود قادر است تعداد زیادی از این پاکت ها را بدست دوستداران کومه له بسپارد تا آنها را در اولین فرصت از طریق شهر های مختلف پست نمایند. هر مسئول واحد نظامی ما بخصوص مسئولین سیاسی میتوانند و باید همواره تعدادی از این پاکت ها را همراه خود داشته باشند و پخش آن ها را در میان رفقای پیشمرگ واحد خود سازمان دهند.
رساندن پاکت های پستی نشریات ریز به صندوق های پست میتواند و باید به جزء لایتجزای هر جوله سیاسی و نظامی واحد های پیشمرگ ما تبدیل گردد.
حزب ما امروز از هر لحاظ برای آگاه کردن و متشکل ساختن طبقه کارگر ایران در شرایط مساعدی قرار دارد. این وضعیت مساعد به یمن پیشتازی ایدئولوژیک و تئوریک و تلاش تا پای جان همه ی رفقای حزبی ما و از جمله رفقای تشکیلات علنی فراهم آمده. تاریخ چنین فرصت طلائی را به کمتر حزبی داده است. آستین ها را بالا بزنیم و چون تنی واحد تمام انرژی خفته ی حزب را در این راه بیدار کنیم.
با تبدیل همه ی آنچه که گفته شد به سنت های پایدار تشکیلات علنی میتوان شاهد شکوفائی حزب، شاهد شکوفائی مبارزات طبقه کارگر، شاهد صلابت و کوبندگی مبارزه پرولتاریا در جهت پاک کردن جامعه از لوث وجود طبقات استثمارگر باشیم.
کورش مدرسی
شهریور ۱۳۶۴
توضیحات
۱ - تزهائی در باره مبانی تشکیلات و پراتیک کمونیستی و نقد سبک کار پوپولیستی – مصوب کنگره اول اتحاد مبارزان کمونیست