دنیا غرق ثروت است. اما بى تامینى و فقر روز به روز بیشتر زندگى حتى کارگران اروپائى و امریکائى را نیز میفشرد. نیروی آفرینندگى کار کارگر ابعادی واقعا معجزه آسا یافته است. اما انسان کارگر بیش از هر زمان خود را در موقعیتى غیر انسانى مییابد. هیچگاه جامعه بشری وسایل و امکان رفاه همگان را در چنین ابعاد غول آسائى در اختیار نداشته است. اما هیچگاه مانند امروز توده وسیع جامعه انسانى نه تنها در آفریقا و آسیا بلکه در خیابانهای اروپا و آمریکا از دسترسى به این امکانات محروم و اسیر گرسنگى، بى خانمانى، بى تامینى و کابوس آینده نامعلوم نبوده است.
دنیا ناگزیر به دنبال پاسخى به این بیعدالتى عظیم است. با فروریختن سرمایه داری دولتى در شرق، دمکراسى و اقتصاد بازار بعنوان تنها پاسخ معتبر به وضع کنونى جهان جار زده میشود. اگر این شعار بتواند در بخشهائى از جهان فریبنده باشد، در مهد دمکراسى و بازار نمیتوان پنهان کرد که شرایط ضد بشری موجود تماما محصول چیزی است که حاکمیت دمکراسى و بازار خوانده میشود. بعلاوه در اروپای شرقى نیز اکنون توده های مردم با بیکاری میلیونى و سقوط سطح زندگى و گسترش بى تامینى اجتماعى واقعیات این راه حل را شروع به تجربه کرده اند. بورژوازی تاکید مجدد به بردگى انسان به کار مزدی را راه نجات از همین بندگى و مشقات ناشى از آن اعلام میکند! کریه تر از آن اینکه در چهار گوشه جهان انواع ارتجاع مذهب و ناسیونالیسم بتکاپو افتاده اند تا انسانها را در مقابل این پاسخ به تمکین بکشانند. شکاف و دشمنى کاذب میان انسانها بر اساس مذهب، نژاد و ملیت، و جان میلیونها انسانى که در این جدالهای ساختگى از میان میرود ابزار اعمال این راه حل است. راه حلى که بنام آن در تنها در آغاز امسال نابودی و مشقات میلیونها نفراز مردم کرد و عرب در خاورمیانه را به جامعه بشری تحمیل کرده اند.
اما طبقه کارگر نمیتواند شرایط موجود و این راه حلهائى را که متضمن قربانى شدن هر روز و هرساعته اوست بپذیرد. اعتراض کارگری در برابر شرایط موجود ناگزیر بار دیگر به راس همه جوامع کشیده میشود و حقانیتش را با نیروئى فزونتر به کرسى مینشاند. میدان جدالها و صف آرائى طبقات بر بستر شرایط جدید گسترده میشود. جدالهائى که ناگزیر سرنوشت بشر و جهان بشری را در دستور میگذارد. طبقه کارگر ناگزیر است که در مقابل همه آن راه حل های بورژوائى راه حل خود را عرضه کند. راه حلى که بر آزادی و برابری بى چون و چرای انسانها، بر پایان دادن به اسارت بشر و تساوی همگان در بهره مندی از امکانات و ثروت جامعه بشری تاکید دارد. دور ریختن حصارهای ملى، نژادی و مذهبى و شکل گیری اتحاد و همبستگى بین المللى کارگری در مقابل سرمایه داری حیاتى ترین امر فراروی صفوف کارگری است.
اول مه هر سال فراخوانى به اتحاد و همبستگى بین المللى کارگری است. ضرورت این اتحاد هیچگاه چنین مبرم و حیاتى نبوده است. اول ماه مه امسال را با پیمانى دوباره برای ایجاد صف واحد و جهانى کارگران گرامى میداریم.
حزب کمونیست ایران
١ اردیبهشت ١٣٧٠
این اطلاعیه کار مشترک ناصر جاوید و من است