چهارسال پیش، بعد از انتخاب خاتمى، اپوزیسیون طرفدار رژیم، از سازمان اکثریت و حزب توده تا مجاهدین انقلاب اسلامى و نهضت آزادی، جبهه ملى از خواب بیدار شدند. تمام انتقادات به گذشته به همکاریشان با رژیم دفن شد. مجددا جناحى از جمهوری اسلامى مورد حمایت قرار گرفت، خاتمى رهبر مردم اعلام شد. اعلام شد که نیروی سومى در کار نیست مردم همان نیروی دوم یعنى دو خرداد هستند و در جیب آنها عکس مصدق و خاتمى گذاشتند. به نیروهای سرنگونى طلب و از همه مهمتر حزب کمونیست کارگری ایران هجوم آوردند. از تبلیغات سیاسى تا پخش شایعات کثیف کوتاهى نکردند. ممکن است کسى امروز نویدی پور و کلنجار ما با نشریه نیمروز را بیاد نداشته باشد. اما آیا عکس العمل این جماعت در رابطه با کنفرانس برلین هم فراموش شده است؟ شاید. چهارسال که هیچ، یک سال هم در فضای سیاسى ایران مدت طولانى است. و اینها همیشه روی کم حافظه گى مردم سرمایه گذاشتهاند. امروز آن نیروی سوم، ما همیشه از آن حرف میزدیم و از منفعتش دفاع میکردیم، دارد خود را نشان میدهد. و همه قبول کردهاند که از خاتمى و دو خرداد عبور کرده است. اوضاع طوری است که حتى اکثریت امروز حرف هائى را در مورد خاتمى و دو خرداد میزند که هرکس چهار سال پیش میزد از جانب اینها توطئه گر و جاسوس اسرائیل اعلام میشد. اپوزیسیون طرفدار رژیم در حال هزیمت مجدد است. باید منتظر انتقاد از خود دوباره و تغییر سیاست از طرف اینها بود. قطعنامه چهارسال پیش دفتر سیاسى حزب کمونیست کارگری ایران، که همانوقت در نشریه انترناسیونال منتشر شد، خصوصیات اینها را بادقت خیره کننده ای ترسیم میکند. ما گفتیم که اینها به همان آرمان و سنتى که جمهوری اسلامى نمایندگى میکند تعلق دارند. اینها اپوزیسیون رژیم نیستند. اپوزیسیون طرفدار رژیم هستند. امروز مردم ایران در ابعاد وسیع و توده ای اینها را شناختهاند. میدان مانور سیاسى اینها در حال آب رفتن است. مردم با جمهوری اسلامى روبرو هستند و بهمراه جمهوری اسلامى کل سنت آنرا دور خواهند انداخت. این را ما تضمین میکنیم. قطعنامه چهارسال پیش دفتر سیاسى حزب کمونیست کارگری ایران هنوز بقوت خود باقى است.