صفحه اول

در رابطه با آخرین دُرفشانی های رهبری جدید حزب کمونیست کارگری



نوشته آخر آذر ماجدی تحت عنوان "حق چاپ محفوظ است"، با آن لحن، استدلات، اتهامات و لجن پراکنی بیش از هر چیز سطح درک سیاسی ایشان و رهبری جدید حزب کمونیست کارگری را نشان میدهد. اگر کسی هنوز متوجه نشده که چرا ما از آن حزب جدا شدیم، امروز با دیدن نوشته آذر ماجدى دیگر متوجه خواهد شد که ما با چه کسانی و با چه قابلیت هائی روبرو بودیم. ما نمیخواستیم و کماکان نمیخواهیم در چنین لجن پراکنی ای به گذشته و امروز کمونیسم کارگری و منصور حکمت شرکت کنیم. این بازارمکاره انقلابات ایدئولوژیک ارزانی خودشان.

از همه دوستداران منصور حکمت میخواهم که با دیدن این فحاشى ها و این فرهنگ نازل سیاسى تحریک به پاسخگوئى نشوند و کماکان متانت خود را حفظ کنند. میدانم که همه شما بیش از هرچیز نگران چهره وارونه ای هستید که امروز رهبری حزب کمونیست کارگری از منصور حکمت بدست میدهد. اما مردم واقعیات را تشخیص میدهند. به عقل مردم اعتماد كنید. مردم این تصاویر را باور نمیکنند: منصور حكمت جلوى دوربین و در اسناد گفت كه انجمن ماركس لندن توسط خودش و كورش مدرسى تاسیس شده است و انجمنى مستقل است و به حزب كمونیست كارگرى مربوط نیست. اما "میگویند" در خفا گفته است كه "باور نکنید" و در "وصیت ماقبل آخر" خود گفته است كه علی جوادی حق دارد این انجمن را مصادره کند! منصور حكمت، کسی که بیست و چند سال تلاش کرد نوشته هایش را بدست مردم برساند و از همه خواست كه نوشته هایش را منتشر کنند و بدست کارگران و کمونیست ها برسانند، ناگهان در "وصیت آخر" میگوید "باور نکنید" انتشار آثار من "حق انحصاری آذر ماجدى است" و دیگران حق انتشار آن را ندارند.

مردم باور نمیکنند. منصور حكمت همان بود كه میگفت و مردم منصور حكمت را از زبان خودش خواهند شناخت. در هیچ فرهنگ سیاسی متمدنی همسر منصور حكمت به اعتبار رابطه شخصی نمیتواند وارث سیاسى او شود! پشت سر منصور حکمت یک حزب سیاسی، و صفی از فعالین کمونیسم کارگری قرار داشت واین تاریخ مکتوب و علنی و قابل مراجعه است. مروری بر منتخب آثار منصور حكمت تصویر عمومی این تاریخ را نشان میدهد. همسر کسی بودن در هیچ فرهنگ سیاسی مدرنی پُست و موقعیت نیست، آنهم بر اساس "وصیت". این سمت جدیدى است كه در تاریخ احزاب كمونیستى بى سابقه است! در حزب کمونیست کارگری این سمت حتما با حقوق ویژه اى همراه است که انحصار "حق تفسیر و انتشار" گفته ها و نوشته های منصور حکمت توسط آذر ماجدی تنها گوشه ای از آن میتواند باشد. در دنیای بیرون از این دایره بسته چنین پُستی فاقد اعتبار است.

تلاش امروز رهبری حزب کمونیست کارگری برای جازدن خود بجای منصور حکمت و كسان دیگرى که آن تاریخ را ساختند آشكارتراز آن است که خریداری در بیرون از دایره این صوفیان پیدا کند. هرکس که آثار منصور حکمت را ورق بزند متوجه میشود که تنها توجیهی که رهبری جدید حزب کمونیست کارگری امروز برای جایگاه كنونى خود میتواند بتراشد همان "وصیت ها"، انقلابات ایدئولوژیک، تئوری "چهارپایه زیر پای این و آن گذاشتن از جانب منصور حکمت" و لجن پراکنی به گذشته و شخصیت واقعی منصور حکمت و شخصیت های دیگر آن تاریخ است.

نگران نباشید اینها نمى توانند تاریخ و چهره منصور حکمت را عوض کنند. فقط خودشان را افشا میکنند. نباید درگیر این جدال حقیر و غیرسیاسی شد.

تا آنجا که به آثار منصور حکمت مربوط است سیاست ما همان است که اعلام کرده ایم.

"تعهد ما به انتشار آثار منصور حکمت و رساندن آن بدست طبقه کارگر و کمونیستها و همه مردم آزادیخواه بی اما و اگر و غیر قابل بحث است. نه از کسی در این مورد اجازه میگیریم، نه حق تالیفی برای این آثار قائل هستیم و نه برای کسی که بخواهد در این راه مانع مان شود احترامی قائل میشویم."

اضافه میکنم که رهبری حزب کمونیست کارگری نشان داده است که انصاف، وجدان کمونیستی، سیاسی و آکادمیک لازم برای "ویراستاری" آثار منصور حکمت را ندارند و ما در این زمینه هیچ صلاحیتی برای آنها قائل نیستیم.

تا آنجا که به اتهامات آذر ماجدی به شخص من برمیگردد، کسی که حتی فقط از دور ناظر دوستی من با منصور حکمت و تاریخ کمونیسم کارگری باشد تنها از سر تاسف بحال آذر ماجدی و رهبری جدید حزب کمونیست کارگری سری تکان میدهد و میگذرد. این دُرفشانی ها شایسته جواب دادن نیستند. نباید با چنین تنزلى درفرهنگ سیاسی همراه شد.

کورش مدرسی
١۷ ‏ژوئن ۲۰۰۵