صفحه اول

كلاف كشمكش هسته اى با جمهورى اسلامى به دور گردن مردم ایران

درباره قطعنامه تحریم توسط شوراى امنیت
گفتگو با تلویزیون پرتو



این گفتگو در ٢٩ دسامبر ٢٠٠٦ از تلویزیون پرتو پخش گردید. گفتگو و تنظیم متن از طرف مصطفى اسدپور انجام شده است. در بخش دیگرى از همین گفتگو به موضوع حكم اعدام صدام حسین نیز پرداخته شد.


سوال: گفته میشود قطعنامه شوراى امنیت سازمان ملل در تحریم جمهورى اسلامى بعداز یك پروسه طولانى از راه رسید و در این میان نفس و غرض از قطعنامه دود شد و هوا رفت. نه امریكا قدرت فشار و تحمیل جنگ به ایران را دارد، نه خود قطعنامه از محتواى زیاد جدى برخوردار است، و جمهورى اسلامى هم كه شانه بالا میاندازد. بعضى میگویند این تنها شروع یك پروسه است، این پروسه را باید جدى گرفت. شما چه فكر میكنید؟

كورش مدرسى: من فكر میكنم این قطعنامه میتواند شروع یك پروسه جدى باشد، منتهى شروع هر چه باشد یا نباشد، این قطعنامه مستقیما به ضرر مردم ایران است. این قطعنامه باید بدون اما و اگر محكوم شود. دلایل من اینهاست. مساله این نیست كه این قطنامه خیلى برنده و موثر است، كه عملا اینطور نیست، منتهى بطور واقعى هر فشار اقتصادى كه به سیستم تحمیل كند این فشار مستقیما بر دوش مردم ایران وارد میشود. فشار اقتصادى همه تحریمهاى اقتصادى اینچنینى مستقیما به مردم كشور مربوطه منتقل شده است. تجربه عراق را در خاطره زنده خود داریم. در عراق تا آخرین روزهاى محاصره طولانى مدت، حاكمین و دستگاه حكومتى از وضعیت خوبى برخوردار بودند. در مقابل مردم مصیبت زده عراق از فقر و بى دارویى و كمبود امكانات تا مرز نابودى رفتند. در مورد ایران هم این سیاست تبدیل به فشار علیه مردم میشود. از طرف دیگر خود همین اعمال فشارهاى اقتصادى و تحریمها باعث میشود كه دست رژیم در مقابل مردم بازتر شود. مردم ایران را به یك موقعیت تدافعى ترى میراند. كل سیستم جمهورى اسلامى را جمع و جورتر كرده و یك ارتجاع هارترى را بجان مردم میاندازد. این نوع تحریمها باعث میگردد كه موقعیت مردم در مقابل رژیم ضعیفتر شود. مثل شروع یك جنگ اوضاع را به ضرر مردم میچرخاند. بنا به این فاكتورها، از زاویه مردم، از زاویه اعتراض علیه جمهورى اسلامى باید بدون قید و شرط این قطعنامه محكوم شود.

اما یك فاكتور بسیار مهم دیگرى هم مطرح است. ببینید شوراى امنیت درست در زمانى دارد رژیم ایران را به دلیل اینكه گویا مشغول غنى سازى اورانیوم است محكوم و تحریم میكند، كه تنها چند روز قبلتر از آن آقاى تونى بلیر نخست وزیر انگلیس پرده از مقاصد دولتش براى اختصاص میلیاردها پوند جهت بازسازى تسلیحات هسته اى انگلیس پرده برداشته است. چنین پولى اگر فقط صرف مایحتاج اولیه زندگى تمام ساكنین افریقا شود، براى سالها زندگى پر ناز و نعمت آن مردمان محروم كفایت خواهد كرد!

این شوراى امنیت نماینده نظم فاسد و كثیفى است كه در مقابل چشمانشان از طرفى عده اى از حق چنان ولخرجیهایى برخوردارند و عده اى دیگر تحت فشار قرار میگیرند. از این استاندارد دوگانه بطور طبیعى احمدنژاد و خامنه اى و خاتمى و خمینى و بوش و بلیر زاده میشود. این نظم كثیف جهانى است كه باید بر سر برپا دارندگانش خراب شود. این ننگ بشریت است. این سازمان "ملل متحد" نیست، این سازمان "ارتجاع متحد" است. همین فضا، همین شكاف كه در آن عده اى از دست باز براى هر كارى برخوردارند و عده اى دیگر از حق مشابه برخوردار نیستند، همین استاندارد دوگانه سرمنشا كثیفترین جریانات سیاسى است. اسلام سیاسى یكى از دستاوردهاى این منجلاب است.

در نتیجه از هر لحاظ كه بنگرید، چه از نظر منفعت مردم ایران در مقابل جمهورى اسلامى، و چه از نظر منفعت بشریت متمدن علیه كل این نظام پوسیده كه امثال جمهورى اسلامى و بوش و بلیر بر این دنیا حاكم كرده اند، باید این قطعنامه را محكوم كرد. باید گفت دست این جریانات باید از زندگى مردم كوتاه شود. دخالت این جریانات بر زندگى مردم باید ممنوع اعلام گردد. اینها قصد دارند همان كه بر سر مردم عراق آورده اند را براى مردم ایران مهیا سازند. فردا یقه نیكاراگوئه را میگیرند. پس فردا نوبت كوبا از راه میرسد. در فرداى روزى كه مردم ایران موفق به یك انقلاب سوسیالیستى شوند، به آزادى دست پیدا كنند، مطمئنا دست به همین اقدامات علیه مردم ایران خواهند زد.

تكرار میكنم باید بى اما و اگر و بدون تردید به مقابله علیه این قطعنامه برخاست. متاسفم كه بخاطر محاسبات خرد و عقب مانده، بخاطر استیصال، بخاطر منافع خود، بخشهایى از اپوزسیون به استقبال این قطعنامه رفته اند. مجاهدین از قطعنامه استقبال كرده است. آقاى رضا پهلوى در نوعى استقبال از قطعنامه اظهار كرده اند كه مردم با تكیه به این قطعنامه در "جبهه داخلى" پشت جمهورى اسلامى را بشكنند! این سیاستها و مواضع اشتباه محض است. این مواضع بازى كردن در دست آمریكا است. اینها جمهورى اسلامى را تقویت میكند. راه مردم راه دیگرى است. جز با تكیه به یك پرچم رهایى بخش و روشن كه ما بلند كرده ایم راه دیگرى براى نجات مردم در ایران وجود ندارد.

سوال: شما به نمونه عراق اشاره كردید. در این مورد حرفهاى شما قابل فهم است. آنجا دارو و شیرخشك و مایحتاج مردم در تحریمها دچار تنگنا گردید. اما در این مورد ، مساله محدود به صنایع اتمى است. آیا این نباید تاثیرى در نگاه و مقایسه داشته باشد؟

كورش مدرسى: قطنامه صنایع اتمى و یا صنایع محدوده معین را مد نظر دارد. منتهى دولت مربوطه میرود این صنایع را از بازار مناسب خودش با ده برابر قیمت میخرد و پول داروى مردم را صرف این تجارت میكند. این در مورد همه دولتها صدق میكند. البته بعد اقتصادى این قطعنامه هنوز كمتر است. در حال حاضر اساسا بحث بر سر فشار بعد سیاسى قطعنامه بر مردم ایران است. نتایج بلافاصله این رویداد انداختن جمهورى اسلامى به جان مردم ایران و معیشت این مردم است. در سطح جهانى هم نتایج بلافاصله این رویداد را در هیبت قدرقدرتى چند دولت امثال امریكا و روسیه و انگلیس شاهد هستیم.

سوال: شما نگران جمهورى اسلامى، اینكه این دولت افسار گسیخته صاحب تسیلحات اتمى بشود، بر علیه مردم و منطقه هارتر شود، نیستید؟

كورش مدرسى: در مورد این مساله قبلا مفصلتر صحبت كرده ایم. صرف بودن جمهورى اسلامى دنیا را ناامن كرده است. زندگى مردم را ناامن كرده است. سلاح هسته اى در دست این رژیم هم دنیا را ناامن تر خواهد ساخت. اما به یك اندازه، هم جمهورى اسلامى و هم دیگر صاحبان این سلاحها و تنها بكارگیرندگان این سلاحها دنیا را ناامن ساخته و ناامن میسازند. فعلا كه تا اینجا فقط امریكا این سلاحها بكار برده است. اگر بحث برسر خلع سلاح هسته اى است، كه باید اینگونه باشد، آنوقت نمیتوان حق انحصارى دولتهاى امریكا و چین و روسیه و انگلیس و فرانسه و ... مفروض بحساب آورد. در جنگ علیه تسلیحات هسته اى باید مانع تونى بلیر و بوش در گسترش زرادخانه شان هم بود. اینها سرمنشا ناامنى در تمام دنیا هستند. خلع سلاح هسته اى با قراردداد منع گسترش سلاحهاى هسته اى شروع نمیشود. ما این قرارداد را برسمیت نمیشناسیم. به آن احترام نگذاشته ایم، با تمام دولتهاى امضاكننده آن هم مرتبا در حال دعوا بسر میبریم. این قرارداد ربطى به خلع سلاح اتمى و خواستهاى بشریت ربطى ندارد، این یك سند تنظیم روابط دولتهاى سرمایه دارى است. اینها خود سازنده سلاح اتمى هستند و هر وقت منافعشان ایجاب كند از بكار گیرى آن ابایى ندارند. در همین عراق بارها بمبهاى اورانیوم رقیق شده علیه مردم بكار گرفته شده است. این دولتها هنوز هم در حال گسترش تسلیحات هسته اى خویش هستند. قبلا هم گفته ایم آنچه شاهد آن هستیم، نه سلاح هسته اى، بلكه بهانه سلاح هسته اى براى تحمیل یك نظم جهانى میباشد. این پدیده را باید تشخیص داد و جلوى آن ایستاد.

سوال: شما اشاره كردید كه قطعنامه شروع پروسه اى است كه باید این پروسه را جدى گرفت. منظور شما چیست؟

كورش مدرسى: ببینید، در دو طرف این قضیه دولتهاى جنایتكار صف كشیده اند. امریكا و انگلیس و از طرف دیگر جمهورى اسلامى، رژیمهاى جنایتكار هستند. اینها ظرفیتش را دارند كه هر بلایى را بر سر مردم دربیاورند. جدى گرفتن پدیده از نظر من در این خلاصه میشود كه در مقابل پدیده روشن بود. اصل مطلب را دریافت. و در مقابل نتایج عملى آن متحد شد. متشكل شد و از زندگیمان دفاع كنیم. تنها راه ما اینست كه نیرویمان را جمع كنیم و خود جمهورى اسلامى را بیاندازیم. این تنها راه ماست. هر جور توهمى كه گویا امریكا این پروسه را تسهیل میكند، هر جور توهم به اینكه گویا اینها ربطى به بشریت دارند، هر جور توهم به اینكه گویا اینها نماینده جامعه جهانى هستند، اشتباه است. این ادعاها دروغ است. باید ببینیم كه اینها نماینده منافع اقتصادى خویش در این دنیا هستند. اینها جامعه جنایتكاران جهانى هستند. اینها یك كلوب متشكل از بوش و بلیر و احمدنژاد و خاتمى را گرد هم تشكیل داده اند. مردم ایران باید در مرز روشن با اینها، روى پاى مستقل خود بدنبال اتحاد و تشكل باشند و جمهورى اسلامى را زیر یك پرچم آزادى طلبانه، پرچم آزادى و برابرى بزیر بكشند. جدى گرفتن قطعنامه از نظر من دیدن عواقب آن و بعلاوه تسریع در امر سرنگون كردن جمهورى اسلامى را مورد تاكید قرار میدهد.

سوال: شما از جرى تر شدن رژیم اسلامى علیه مردم در پرتو این قطعنامه گفتید. راه چاره چیست؟ در این مورد توضیح بیشترى میتوانید بدهید؟

كورش مدرسى: جمهورى اسلامى مثل هر دولت دیگرى بلند گو دست میگیرد و شرایط اضطرارى و فوق العاده را جار خواهد زد. این رژیم فضا را تنگ خواهد كرد. فضا را جنگى میكند. به معیشت مردم حمله میكند. همه این اقدامات را كه تا حال هم مشغول آن بوده است، وسعت میبخشد. این قطعنامه را به ابزار دیگرى براى ماندن خود، براى تحمیل مشقات و فقر و سركوب بیشتر علیه مردم تبدیل میسازد. این منطق ساده و قابل فهمى است كه هر تیرى كه از دولتهاى خارجى به رژیم اسلامى شلیك شود، و هر اقدام اقتصادى و نظامى علیه رژیم دودش مستقیما به چشم مردم ایران میرود. این مددى خواهد بود كه رژیم براى منسجم كردن خویش و عقب زدن مردم از آن بهره میجوید.

اینگونه سیاستها تا همینجا به عمر رژیم افزوده و در ادامه هم همین نتیجه را در پى خواهد داشت. این سیاستها كار ما، كار طبقه كارگر و كار مردم معترض را براى سرنگون كردن رژیم دشوارتر میسازد. اگر این دولتها دست از سر ما بردارند، خود ما رژیم اسلامى را خیلى سریعتر خواهیم انداخت.