دیوان عدالت جمهوری اسلامی حکم اخراج منصور اسانلو را صادر کرد. اسالو به همان دلیلی زندانی و اخراج شد که فعالین کارگری نیشکر هفت تپه که رهبران کارگران عسلویه و صد ها فعال و رهبر کارگری دیگر اخراج شدند: دفاع از حق کارگران در مقابل سرمایه داران.
مطابق عدالت جمهوری اسلامی هر کس در محیط کار "اخلال" کند باید از نان خوردن بیفتد. این عدالت اسلامی خطاب به همه کارگران است. این عدالت سرمایه داری است. سرمایه داری همه جا همین قوانین عدالت را اجرا میکند. عدالت سرمایه داری هر کارگر معترض را خفه میکند و نماینده منفعت همه سرمایه داران یعنی کسانی که از قبل کار کارگر جیب خود را پر میکنند است.
در جامعه سرمایه داری که بر اساس مزد دادن و سود بردن استوار است همه چیز طبقاتی است. در این جامعه عدالت به انسانی و غیر انسانی، به اسلامی و غیر اسلامی و به عادلانه و غیر عادلانه تقسیم نمیشود. در جهان ما عدالت طبقاتی است. در دنیای امروز ما عدالت سرمایه داری داریم و عدالت کارگری داریم. دسته بندی واقعی غیر از این وجود ندارد. این واقعیت را طبقه کارگر در هر لحظه زندگی خود تجربه میکند. تجربه میکند چشم فرشته عدالت کور نیست.
در مقابل این عدالت سرمایه داری طبقه کارگر نتنها از نمایندگان، رهبران و فعالین خود دفاع میکند و این احکام اخراج را محکوم میکند، به طبقه سرمایه دار قول میدهد که با انقلاب کارگری عدالت کارگری را به اجرا در خواهد آورد: همه سرمایه داران را از شغل سرمایه دار اخراج خواهد کرد و آنها را مجبور خواهد کرد که بجای به جیب زدن ثروتی که دیگری تولید میکند همچون همه شهروندان کار شرافتمندانه ای را انجام دهند و خود در کنار تولید نعمت برای جامعه از این نعمات برخوردار شوند.
مانیفست این عدالت کارگری را بیانیه حقوق جهانشمول انسان چنین اعلام میکند:
حزب حکمتیست هدف خود را تحقق این آرمان قرار داده است.