رویدادهائی که احزاب، سازمانها و رسانه های اپوزیسیون "مهم" میپندارند، اگر از دایره مشغولیت جمع به خود مشغول سیاسیون در تبعید فراتر رود به فریاد ها و "شلوغی" های کارگری محدود میشود. یکی از مشخصات چپ خرده بورژوا این است که مکانیسم قدرت طبقه کارگر را با مکانیسم شلوغی توده خرده بورژوا یکی میگیرد. فکر میکند قدرت طبقه کارگر همیشه در خیابان و در اکسیون و تظاهرات است. بهمین دلیل این چپ جنبش کارگری را تنها بعنوان بخشی از جنبش سرنگونی میپندارد و کارگر را مبارزترین بخش "مردم" یا "خلق" میداند. و نه طبقه ای با اهداف تماما متمایز از همه طبقات دیگر. ایضا به همین دلیل است که کارگر تنها وقتی اعتصاب میکند یا داد میزند توجه این چپ را جلب میکند.
اما در واقعیت زندگی جامعه مدرن، قدرت طبقه کارگر نه در کمیت آن است، نه در قهرمانی های فردی و نه در "بازوهای عضلانی" و مشت های گره کرده تصاویر رویائی چپ خرده بورژوا از این طبقه. قدرت این طبقه در نقش آن در تولید است. وقایع روزمره زندگی این طبقه که در اعتراض گاه پنهان و گاه آشکار، اما روزمره و هرلحظه در جریان، بیان میشود و هر لحظه ی آن قدرت و ضعف این طبقه را نشان میدهد غالبا از جمله وقایع "نا مهم" اند که به سایت ها، نشریات و رسانه ها و دل مشغولی های ما راه نمیابند.
از جمله این وقایع داستان کارگران بندر در بصره و کارگران یک کشتی باری فیلیپینی است. رفیقی از حزب کمونیست کارگری عراق که تازه از بصره بازگشته بود، ضمن صحبت در مورد فعالیت های اتحادیه کارگران بندر بصره، اشاره کرد که مدتی قبل یک کشتی باربری که اکثر کارگران و ملوانان آن فیلیپینی بوده اند برای باز زدن، گمان میکنم نفت، در بصره لنگر می اندازد. در گپ میان کارگران کشتی و کارگران بارانداز بصره معلوم میشود که کارگران کشتی فیلیپینی ٦ ماه است که حقوق نگرفته اند و از ترس اینکه مبادا هم طلب ٦ ماهه را از دست بدهند و هم تماما بیکار شوند مجبور شده اند بسوزند و بسازند.
رهبران اتحادیه کارگران بندر بصره، با اطلاع از این موقعیت، تصمیم میگیرند که تا زمانی که حقوق کارگران کشتی تام و کمال پرداخت نشده از بار زدن کشتی خوداری کنند و این تصمیم را عملی میکنند. علیرغم تلاش "مقامات" بندری در بصره، نه آن کشتی بار زده میشود و نه حتی به آن امکان حرکت و جدا شدن از اسکله داده میشود. کشتی عملا توسط اتحادیه کارگران بندر بصره توقیف میشود.
سرانجام این مصاف معلوم است. بعد از مدتی این دست و آن دست کردن و توسل به مقامات عراقی، شرکت صاحب کشتی و آن مقامات تسلیم میشوند و تمام طلب کارگران در همانجا پرداخت میشود.
این واقعه نه در خیابان بود، نه مشتی برای آن گره شد، نه توام با "آکسیون" بود و شاید فریادی هم در آن زده نشد. در نتیجه لاقل توسط ما گزارش نشد. اما این رویداد یکی از مهمترین رویداد های منطقه ماست. این واقعه قدرت طبقه ما را به هر کارگر و هر کس در جامعه نشان میدهد. این واقعه باردیگر نشان میدهد که قدرت ما نه تنها در داد زدن و به خیابان آمدن، بلکه اساسا قابلیت ما در خواباندن کار، در توانائی ما توقف تولید و در اتحاد طبقاتی میان کارگران است.
آنچه در بصره گذشت باید به مانیفست کارگران بندر بصره تبدیل شود که به همه کشتی هائی که در این بندر لنگر میاندازند اطلاع داده شود. باید به همه اطلاع داده شود که حکم کارگران بندر بصره این است: "اگر حقوق کارگر کشتی را پرداخت نکرده اید ، کشتی شما از این بندر به هیچ جا نخواهد رفت".
آنچه در بصره گذشت باید به مانیفست و حکم کارگران همه بنادر جهان تبدیل شود. ما باید کمک کنیم که در ایران هم این خبر به گوش همه کارگران برسد و طبقه کارگر متوجه شود که قدرت طبقه کارگر در اتحاد طبقاتی او و در قدرت او در بستن شریان های حیات بورژوازی در جامعه مدرن ماست و این قدرت را اعمال کند. این حکم باید به حکم همه کارگران بنادر ایران هم تبدیل شود.
آنچه در بصره گذشت تنها نشانه کوچکی از قدرت این طبقه است.
زنده باد اتحاد طبقاتی کارگران
زنده باد کارگران بندر بصره