رفیق رحمان حسین زاده، رفیق فاتح شیخ
با گرمترین دوردها امیدوارم خسته نباشید
در پروسه مطرح شدن عدم کاندیداتوری من برای عضویت در کمیته مرکزی، چه در جلسات هیات دبیران، دفتر سیاسی، پلنوم کمیته مرکزی و چه در کنگره چهارم اشاره کردم که به اعتقاد من یکی از پیچیدگی های مهمی که در رابطه من با حزب، چه برای من و چه برای رهبری حزب، پیش خواهد آمد شکلگیری اختلاف نظر میان ماست. این اختلاف نظر ها طبیعی است که همیشه وجود داشته است و وجود خواهد داشت.
سرنوشت من و حزب حکمتیست، خوب یا بد، هنوز به هم پیچیده است. این حزب یک فرقه یا محفل نیست و مثل هر حزب سیاسی دیگری خط های مختلفی را دارد و آنچه از جانب من بیان شده است و به عنوان خط حزب حکمتیست شناخته میشود یکی از این خطهای درون این حزب است.
میدانستم که با عدم حضور من در ارگان های رهبری حزب ممکن است خطی که من به درستی آن اعتقاد دارم به تدریج در مواضع علنی حزب حاشیهای شود، در پراتیک حزب همیشه حاشیهای بودهام و همیشه از آن نالیده ام و از شما پنهان نبوده است.
تغییر خط در سطح مواضع حزب البته فی نفسه ایرادی ندارد. مثل هر حزب سیاسی دیگری سرانجام خط حاکم بر این حزب را تناسب قوا و قابلیت های طرفین مختلف بحث ها و خط های مختلف در حزب تعیین میکند. اما قاعدتاً باید روشن باشد که بود و نبود من در کمیته مرکزی تغییری در خط من و یا تلاش من برای اثبات حقانیت آن را بوجود نمی آورد؛ به سرنوشت این حزب علاقمند و وابسته بوده و هستم. در نتیجه یکی از طرف های جدل خط های درونی این حزب باقی خواهم ماند. با این تفاوت که دیگر بحث در نوار های و آرشیو حزب بایگانی نمیشود. روی صحنه علنی سیاست ظاهر میگردد.
شخصاً با دقت سیاستها و مصوبات حزب را تعقیب میکنم. تأکید میکنم که کاملاً طبیعی و سالم میدانم که با شکلگیری اوضاع جدید رهبری حزب مصوبات جدیدی را پیش پایی خود بگذارد و مصوبات قبلی از کنار بگذارد. اما اگر این تغییر ها نمایانگر تغییر خط در حزب باشد آنوقت، بسته به مورد، به بحث میان من و شما تبدیل می شود.
یکی از این مصوبات، سند اولویت های پلنوم پانزده حزب است. چه در جلسات دفتر سیاسی، چه در پلنوم ها و چه بخصوص در کنگره چهارم، بحث هائی حول این سند جریان یافت که به نظر من خط تماماً متفاوتی را نمایندگی میکند. من در جلسات مختلف نظرم را در این مورد توضیح داده ام، بویژه در آخرین جلسه دفتر سیاسی که در آن شرکت کردم هم بصورت کتبی و هم شفاهی در بحث مربوط به نقشه عمل پیشنهادی برای کمیته کردستان نظرم را به اطلاع دفتر سیاسی رسانده ام. علیرغم اینکه فکر میکنم در بحث هائی که در کنگره حول این مساله درگرفت نمایندگی نشدم، هنوز در این بحثها دخالتی نکرده ام. و قصد دخالت هم داشتم.
امروز حزب میتواند این سند یا هر سند دیگری را با یک قرار ساده در جهتی که مورد نقد من بوده است فیصله دهد. این حق حزب و ارگان های رهبری آن است. اما در همان حال بحث را باز میکند. گرچه خواستار ورود به چنین بحث هائی نیستم و ترجیح من این بوده است که در قالبی که اعلام کردهام در بحث ها شرکت کنم، اما میدانم که سیاست و دنیای سیاسی منتظر نخواهد ماند و اگر خطی یا سیاستی این جبهه را باز کند، مثل همیشه، این بار علنی، در آن دخالت فعال خواهم کرد. مجبورم این کار را بکنم.
پیچیدگی در رابطه ما، شاید دارد زودتر از آنچه که میخواستیم، دارد جلو میآید. اما همانطور که قبلاً اشاره کرده ام، اینکه حزب و رهبری آن با این اختلاف ها چه میکند خارج از کنترل تشکیلاتی من است.
میخواهم هم شما و هم کمیته مرکزی را از این موقعیت مطلع کنم که برای آن آماده باشیم. خواهشم این است که این نامه را در اختیار اعضای کمیته مرکزی هم قرار دهید تا، چه در این مورد و چه در مواردی که در آینده ممکن است پیش آید، با رعد و برق در آسمان بی ابر روبرو نشوند.
دستتان را میفشارم و
با ارادت همیشگی
کورش مدرسی
۲۱ نوامبر ۲۰۱۰